The 5-Second Trick For تاثیر دین در زندگی
به اعتقاد جان هیک، شکاکیت نباید در مسیحیت منحصر شود، باید پیروان سایر ادیان را نیز در مبانی خود مردد کرد.این فلسفه در مراحلی، در صدد عقلانی کردن آموزه های مسیحیت بوده، لکن به هیچ وجه به مقصود خود دست نیافته و در انتها سر از شکّاکیت در آورده است.
آنان بر این باورند که نیرو و انرژی های ماورایی بر کل کائنات حاکمند و روزی تمام جهان را فرا می گیرند، و برای رسیدن به این رستگاری عظیم خود را از هرگونه لذت های دنیوی محروم نموده و بدن شان را در شرایط سخت و طاقت فرسا برای پاکسازی روح قرار می دهند.
خدای ناکرده ، اگه کسی بیاد و یکی از عزیزان شما رو بکشه( که واقعا دوستش داشتی) ، قانون هم هیچکاری برات نکنه ، خوشحال میشی؟
هر کس به تنهایی برای خودش وظایفی در زندگی داره ، در عین حال ، وظیفه ای هم در بین خانواده ، اجتماع و مردم داره.
یکی از راه هایی که جان هیک برای حل تناقض میان ادیان ارائه می دهد، دست برداشتن متدینین از اعتقادت جزمی و یقینی خود می باشد.
فقط داریم ظاهر مسائل اسلامی رو انجام میدیم ، و سعی هم داریم که نیاتمون هم خوب باشه. و امید داریم که خداوند متعال بپذیره.
نقدهاي مبنايي پلوراليسم معرفت ديني پلورالیسم تازه های مقالات
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت. متاسفانه در برقراری ارتباط check here خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
فیسبوک توییتر لینکداین تامبلر پینتریست اشتراک با ایمیل چاپ دکمه بازگشت به بالا بستن جستجو برای:
با این توصیف می توان گفت مسیحیت و فلسفه غرب رابطه ای متقابل نسبت به یکدیگر دارند. فلسفه غرب آنچه را از دین می داند، از مسیحیت گرفته و در مقابل مسیحیت نیز در مبانی خود به این فلسفه تکیه کرده است.
در اینجا به سه نمونه از این راه حل ها به طور مختصر اشاره می شود؛
ادعای حقانیت همه ادیان یعنی بی اهمیت جلوه دادن آموزه های متضاد یا متناقض میان دو دین و کنار گذاشتن آن ها؛ به عبارت دیگر جان هیک، تلاش علمای ادیان مختلف در طی هزاران سال، جهت اثبات حقانیت دین خود را نادیده گرفته و حقانیت همه ادیان را ادعا نموده است. او با طرح پلورالیسم دینی، فعالیت علمی و کلامی علمای ادیان را جهت اثبات آموزه های دینی خود، بیهوده تلقی کرده است.
تحلیل و بررسی پلورالیسم دینی جان هیک و اثرات آن بر ساختار ادیان